( قابل توجه دوستانی که این گفتگو را تا به حال نخوانده اند )
چطور و چگونه وارد بازیگری شدید ؟ یک اتفاق یک شبه و یک ادامه ی ده ساله استقبال مردم از نمایش شما نسبت به سال های پیش چگونه بوده ؟ با توجه به اینکه سی دی این نمایش به صورت غیر قانونیدر بازار پخش شده ولی با این حال هرشب ما بیننده داریم
تا به حال در طول اجرا مشکل خاصی داشتید ؟ مشکلات که خیلی زیاد داریم و چیزی که الان خیلی مارواذییت می کنه اینکه یه سری افراد نابلد فقط انتقاد های نا به جا
می کنند و تنها جواب من به این افراد این است نمایش من 4 سال است
که روی صحنه است و ما کار خودمان را بلدیم خنداندن مردم
کار ساده ایی نیست ولی خدارو شکر ما این کار رابه خوبی انجام دادیم
و نمایش زری خانم تلفیقی از اصالت و سنت و عشق
مردانگی و غیرت و نجابت بانوان است .
فکر می کنید در بین مردم محبوبید ؟ جواب این سوال را باید از مردم گرفت ولی فکر می کنم در درجه ی اولمن مردم رو دوست دارم و برای من خیلی مهم هستند .
اگر کسی به شما زنگ بزند و بخواهد شما رو ببیند به دینش می روید ؟ باید علت را بدانم چون من هرشب تاتر هستم نهایتا بیلط می گیره ومیاد و منو در چند شخصیت مختلف در تاتر می بینه .
ایا مزاحم تلفنی دارید ؟ در چه زمینه هایی ؟ خیلی زیاد سرکاری و ........... ایا حقیقت دارد که به شما لقب چارلی چاپلین ایران را داده اند ؟ چند بار این حرف را شنیده ام حتی اقای اصفهانی هم در کیلیپ خودعکس منو در کنار چارلی چاپلین گذاشته بودن و چند تا شبکه ی
لس انجلسی هم این حرف را می زنند و من هم در
موزه ی مادام توسو لندن کنار تمثال چارلی چاپلین عکس انداختم
ولی چارلی چاپلین اونقدر بزرگه که با چشم و ذهن غیر مسلح نمی شه دیدش .
ایا تا به حال شده کسی در بین تماشاچیان به شما خیره بشه ؟ خب تماشاچی که باید فقط به ما خیره بشه و ما اونقدر خوب کار کنیمکه تماشاچی به ما خیره بشه و نظرشو جلب کنیم .
ایا تابه حال شده کسی به اجرای شما نخنده ؟ منکه به تک تک افراد توجه نکردم ولی خیلی کم این مسئلهپیش اومده شاید ناراحتی روحی داشته باشد چون نمایش ما
یه سری لحجه های مختلف برای خنداندن دارد .
اصالتا اهل کجا هستید ؟ من شمیرانی هستم و صادره از شمیران و پدر بزرگ من درشمیران خاک هستند و تا به حال هم به استان لرستان نرفتم
این بار هزارمین بار است که می گویم من لر نیستم ولی اگر
وقت کنم حتما به لرستان می رم .
بهترین و بدترین اتفاق هنری که برای شما افتاده ؟ در سال 77 در مجتمع فرهنگی چمران برنامه داشتم و صبح تا ظهردر رشت برنامه داشتم و ظهر برمی گشتم تهران و شب ساعت 12
به سمت رشت حرکت می کردم و حدود 20 روز در مسیر
رشت به تهران بودم و یک روز که داشتم برمی گشتم تهران
در وسط راه یک کامیون به صورت عرضی وسط جاده
چپ کرده بود حتی یک ماشین هم نمی تونست رد بشه
برای اولین بار بود که در طول 10سال کار هنری
یک شب به صحنه نرسیدم .
و بهترین هم این بود که یک پیر مردی که هشتاد سال سنش بود
روی صندلی ردیف اول نمایش نشسته بود و اونقدر خندید که
اشکش در اومد .
بهترین هدیه ایی که گرفتی چی بود و از کی ؟ از یک دختر بچه ی 10 ساله یک پلاک طلا که روش نوشته بود god خدا . هدیه گرفتن برای شما تا به حال مشکل ساز شده ؟ نه زیاد . تا به حال شده جایی بری که همه جوان باشن ولی کسی شما رو نشناسه ؟ در یکی دو سال اخیر نه ولی همه نباید من را بشناسند . چطور شد که وارد تیم هنرمندان شدید ؟ از بدو شکل گیری تیم والیبال عضو این تیم بودم و هنوز هم هستمو این یک پیوند خیلی خوب بین ورزش و هنر است .
هدف اصلی تیم والیبال هنرمندان چیست ؟ معمولا هدف اصلی مسابقات ورزشی کسب قهرمانی استولی هدف اصلی تیم هنرمندان یک امر خیر است و اگر این دو تا را
تلفیق کنیم پیروزی در امر خیر است و به همین دلیل در نهایت
همیشه موفق هستیم .
تا حالا رفتید خرید که به شما تخفیف ندن ؟ یا اگر دادان چقدر بوده ؟ بله جایی بوده که اصلا تخفیف ندادن ولی جایی هم بوده که اصلاپولی نگرفتن .
چرا ازدواج نکردید ؟ شاید کسی شریک من نباشد . بیشتر دوست دارید طنز بازی کنید یا جدی ؟ دوست دارم نمایشی را بازی کنم که مردم هم دوست داشته باشنلذت بردن فقط خندیدن نیست .
کلام اخر ؟ یک جمله ی خیلی قشنگ شنیدم که می گه :همیشه سعی کنید چیزی رو که دوست دارید بدست بیارید
وگرنه مجبورید چیزی رو که به دست میارید دوست داشته باشید